شعر طنز گونه حلیم (مرحوم امیرپور)
نوشته شده توسط : ...
اسداله امیرپور - کریم امرایی

اسداله امیرپور – کریم امرایی

کریم امرایی :

سال ها پیش فردی به نام تقی برای اولین بار در شهر کوهدشت که آن زمان هنوز بخش کوچکی بود اقدام به درست کردن و فروختن حلیم نمود تصویر و طعم حلیم آن روزها را نباید با حلیم های امروز مقایسه نمود چرا که گوشت ارزان بود و گرانی اش دست های حلیم پز را به لرزه نمی انداخت البته درست کردن آن نیز با زحمت بسیار همراه بود و تهیه کننده از سر شب تا صبح کفگیر بزرگش را در دیگ بزرگی که بر تکه های هیزم جوش می آورد مدام می چرخاند. بر خلاف امروز حلیم را با زمستان می شناختند و اگر ماه رمضان در ماه های دیگر سال قرار می گرفت از حلیم خبری نبود هر چند بعد ها در ردیف نذری های عاشورا نیز قرار گرفت. بهتر است توضیحا ت بیشتر را از زبان شعر استاد بشنویم:

استاد اسداله امیرپور امرایی:
آذرآمد نضج پیدا کرد بازار حلیم
بار دیگر چشم روشن شد به دیدار حلیم
می نگردد یافت در هر نقطه از خرد و کلان
که نباشد از دل و از جان خریدار حلیم
قیمت آن دم به دم سیر صعودی می کند
رفته بالا بیش از حد ارج و مقدار حلیم
گشته تعداد طرفدارنش از اندازه رد
طالع میمون شده این روزها یار حلیم
شیخ وشاه عالی و دانی همه کاسه به دست
صف کشیده تشنه و مشتاق دیدار حلیم
از برای نوبه هر دم مشتری کوشش کند
گربه آسا می رود بالا ز دیوار حلیم
می زند خنده به روی طالبین هر صبح دم
کاسه ی پر روغن جام شکر بار حلیم
گویی آن جا مصر عهد رامسس توتخا من است
بار عام انجام می گردد ز دربار حلیم
آتش موسی بود مشهور اندر کوه طور
بود اندر وادی سینا ز اسرار حلیم
خیمه می بندند مانند صف اسکندری
مرد و زن در هر خیابانی خریدار حلیم
هر که باشد مبتلا این روزها با ضعف پول
از مغیلان می رود در پای او خار حلیم
نگذرد روزی برای نوبه با سنگین دلی
سر نگیرد با لگد یا مشت پیکار حلیم
می درخشد صبح هنگام طلوع آفتاب
به ز خورشید منور جام مس وار حلیم
اشتها تحریک بنماید چو آماده شود
راه دور و صرف وقت و رنج بسیار حلیم
اندک آن به غذاهای دگر ارجح بود
مشت باشد آیتی روشن زخروار حلیم
صبح گاهان مشتری ها را نماید با خبر
صفحه ی امیدواری بخش رادار حلیم
با دهانش قاشقی از آن چو گردد آشنا
بی گمان تسکین پذیرد درد بیمار حلیم
از وفور خستگی تکیه به دیوارش زنند
می رود هر روز یک تن زیر آوار حلیم
شیر برنج و آش کشک و شله یا حتی پلو
رشک می ورزند بر طعم فسون کار حلیم
در درون کاسه اش بینی ز هر روییدنی
بر حلیمی مکتشف گردیده اسرار حلیم
چون نباشد اسکن کافی تو را در اختیار
هست شایان لب فرو بندی زگفتار حلیم
مستمندان و ضعیفان باز مانند از خرید
باز هم با اغنیا باشد سر و کار حلیم
آن که با مرغ و فسنجان کام را ارضا کند
کی اثر دارد در او مفهوم اشعار حلیم
در درون سینه ی من خاطراتی نا گوار
نقش بسته تا دم مردن ز بازار حلیم

 

برگرفته از : سایت هومیان





:: بازدید از این مطلب : 5963
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 8 بهمن 1392 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید

on
WilbAbelty در تاریخ : 1396/2/26/2 - - گفته است :
Cialis Pas Cher A Marseille Where To Buy Progesterone Cipro 500mg Best Prices <a href=http://byuvaigranonile.com>viagra</a> Cephalexin And Yeast Infection Dutasteride From Canada Free Shipping


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: